|
|
بازدید : 1592
نویسنده : سیروس زرگوش
|
|
قیرشوها آدمهایی بودند که قیر میشستند. اینها بعدها تبدیل به یک صنف شدند.البته زیاد تند نرویم! اول اجازه بدهید به ۵۰، ۶۰ سال پیش سری بزنیم و بعد سر فرصت، داستان قیرشوها را بازگو کنیم:همان طور که میدانید انگلیسیها به دنبال نفت سیاه و سایر فرآوردههای روغنی اعلا بودند!
البته آن زمان جنگ متفقین هم در حال وقوع بود، ولی مردم صرف نظر از مسائل سیاسی و نظامی موجود، خوشحال بودند، چون کار و مشاغل زیادی ایجاد شده بود.در آن زمان، هندیها هم همراه انگلیسیها بودند. همه چیز خوب پیش میرفت. کشتیهای بزرگ و کوچک در کنار اسکلهها پهلو میگرفتند و تا دلشان میخواست غذا و مهمات خالی میکردند.تعداد قابلتوجهی از مردم بومی شهر به عنوان کولی(kooli) در بنادر سرگرم کار بودند. کولیها افرادی بودند که روی دوش خود «بار» میگذاشتند و از کشتی به بندر حمل میکردند.در عرض چند ماه، ساختمانهای پیشساخته بالا رفت و چادرهای عجیب و غریب توسط هندیان برافراشته شد.انگلیسیها در بدو ورود، جهت کسب محبوبیت و مقبولیت، در عوض بشکههای نفت، به کودکان و حتی بزرگسالان، شکلات، کاکائو و بیسکویتهای ساخت لندن هدیه میدادند...مردم هم از این ماجرا بدشان نمیآمد.عبدالزهرا که آشپز خصوصی یکی از همین آقایان بود هر ۲ هفته یکبار جعبه بزرگی از این تنقلات را دریافت میکرد و از آن جایی که آدم دست و دلبازی بود تمام آن را در همان روز میان اقوام و خویشاوندان قسمت میکرد.مدتی بعد، انگلیسیها نیروی انسانی کم آوردند و با جارچیانی که در اختیار داشتند از مردم بومی شهر دعوت به همکاری کردند.کارگرانی که با انگلیسیها کار میکردند، نسبتا وضع مادی خوبی داشتند به همین دلیل به محض استخدام یک بومی، خانواده نامبرده، موظف به دادن شیرینی و دعوت از اهالی دور و نزدیک جهت شرکت در یک ولیمه رسمی بودند.در ابتدا کارگران ورود و خروج معمولی داشتند. هر وقت کارشان تمام میشد به خانه میرفتند. هر ۲ هفته یکبار هم حقوق خود را از کارفرمای مربوطه دریافت میکردند، ولی مدتی بعد انگلیسیها متوجه شدند که تعدادی از کالاهای حساس مثل قطعات موتور، تسمههای گران قیمت...از انبار کم میشود. پس از این ماجرا آنها اعلام کردند که تکرار این قبیل اتفاقات منجر به اخراج کارگران خواهد شد. تعدادی از کارگران اخراجی، مجددا در سایر قسمتهای مستقر در شهر جذب میشدند.آن زمان شناسنامه یا کد ملی و نظیر اینها نبود. کارگر اخراجی پس از افتادن آبها از آسیاب، با اسم و مشخصات دیگری به کار باز میگشت. در آن جا بیشتر افراد ۲یا ۳ اسم داشتند. یک اسم رسمی، یک اسم خانگی و بعضا یک اسم مستعار که مخصوص دوستان و رفقای نزدیک آنها بود. بر همین اساس انگلیسیها تصمیم گرفتند که با این ماجرا برخورد جدی داشته باشند.پس از کمی کش و قوس سرانجام اعلام کردند که علاوه بر اخراج از کار و محرومیت از مواهب ویژه، سارقین را در قیر مایع فرو برده و سپس رها خواهند کرد.
:: برچسبها:
قیر ,
قیرشو ,
قیر شوها ,
,
|
|
|